غافل از آنند که حج می روند
یک سال از مصیبت منا و جانسپاری حدود پانصد نفر زائر ایرانی با لباس سفید احرام می گذرد. واقعه ای که غمی فراموش نشدنی در قلب همه ایرانیان بر جای نهاد و علاوه بر پیامدهای حقوقی و سیاسی در سطح بین الملل، پیامدهای عقیدتی نیز در پی داشته باشد.
دلخوش از آنند که حج نرویم
یکی از سوالاتی که بعد از واقعه ی تأسف بار منا در شبکه های اجتماعی مطرح شد، پرسش از ضرورت تشرف به سفر حج و مقایسه ی صرف هزینه ی این سفر با کمک به فقرا بود. این سوال که در زمان اوج اندوه و تألم روحی همه ی مردم ایران از این واقعه مطرح شد، حتی بسیاری از افراد متدین را هم به دودلی انداخت. سفری که سودش در جیب وهابی های معلوم الحال برود، زائران ما جانشان را به خطر بیندازند یا از دست بدهند و هزینه ی بسیاری برای آن صرف شود، در حالیکه در کشور خودمان فقیر و نیازمند داریم، آیا ارزش رفتن دارد؟ آیا اگر با اصول اخلاقی مورد قبول عامه ی مردم بسنجیم این عمل اخلاقی است؟ موج این پرسش مدتی به زبان ها و قالب های مختلف در شبکه های اجتماعی گسترده شد؛ اما پس از چندی با پاسخ هایی از سوی افراد متدین به گفتگوی دو طرفه ای تبدیل شد که هر کدام بر حفظ موضع خود مصر بودند. افراد متدین روایاتی را رو کردند که اتفاقا در احادیث وارده، حج باعث از میان رفتن فقر معرفی می شود، اینکه باید بین حج واجب و مستحب تفکیک کرد و گاهی در شرایط خاص می توان فریضه ی حج را از احکام ثانویه شمرد. ( دو نمونه از پاسخ ها را اینجا و اینجا بخوانید.)
آسیب شناسی شبهات
پاسخ به شبهاتی اینچنینی که در فضای مجازی مطرح می شود روش و شیوه ی خاص خود را می طلبد. به علت مجهول الهویه بودن فردی که آغاز کننده ی طرح این شبهه است، مخاطب پاسخ نامعلوم است و از این رو نمی توان دانست که چه اشتراکات فکری میان فرد پرسشگر و پاسخگو وجود دارد. بهترین شیوه ی پاسخگویی، شروع از یک مقدمه ی مشترک است و با حرکت از آن نقطه و افزودن مقدماتی که مورد توافق طرفین است می توان به نتایجی رسید. همانطور که قرآن کریم نیز در بحث گفتگو با ادیان دیگر می فرماید: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است»1. اما در این شبهه ی حچ، چون اعتقادات بنیادین پرسشگر روشن نیست، پاسخ ها قابل خدشه هستند. وقتی پاسخی با این مقدمه آغاز می شود که حج یکی از ضروریات دین اسلام است، و پرسشگر به اصول دین اسلام باور نداشته باشد، همان جمله ی نخست حاکی از عدم درک متقابل خواهد بود و گرچه استدلال های برون دینی هم در اثنای متن مطرح شده؛ اما مخاطب مذکور، دیگر صفحه را ترک گفته و گوشی برای شنیدن وجود ندارد. پاسخ به شبهات و پرسش های اینترنتی، روش خاص خود می طلبد که ان شاالله به مرور نکاتی بیان خواهد شد.
حج، فریضه ای سیاسی
اما با وجود مبهم بودن موضع دقیق پرسشگر در این موضوع و وجود قرائت های مختلف از این پرسش، به نظر می رسد وجه مشترک این انتقادات، وجود نگاه سیاسی به حج است. حجی که برائت از مشرکین داشته باشد، خود را درگیر مناسبات و روابط کشورهای ستمدیده و ستمگر کند، حاجیان را به علل سیاسی ترغیب به خرید نکردن از مراکز تجاری کشور عربستان کند و این عبادت الاهی را از دیانتی آغشته به سیاسیت جدا نبیند، مسلما تبعاتی هم در برخواهد داشت. انگشت اتهام معطوف به حجی سیاسی است؛ وگرنه یک سفر زیارتی به کشوری که امکانات رفاهی مناسبی برای مسافران فراهم کند و بتوانند چند هفته ای را به دور از دغدغه های معمول زندگی بگذارنند که از دیدگاه آن عده پرسشگر نه تنها ناپسند نیست؛ بلکه عمل کردن به فرمان سیر و سیاحتی است که در اسلام نیز سفارش شده.2 همانطور که کارنامه ی اعمال بسیاری از آنها و سفرهای مکرر به کشورهایی مثل ترکیه، مالزی، تایوان و … حاکی از همین عقیده است! +
1. قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِن دونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوا فَقولُوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ
بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را -غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد.» هرگاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم!» (آل عمران/64)
2.قُلْ سِيرُواْ فِي الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
بگو: (روى زمين گردش كنيد! سپس بنگريد سرانجام تكذيبكنندگان آيات الهى چه شد؟ (انعام/55)